جدول جو
جدول جو

معنی الا الا - جستجوی لغت در جدول جو

الا الا
گشاد گشاد، گشاد گشاد راه رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ اِلْ لا فَ)
و اگرنه، نه. و اگرنه، پس نه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
از دهات چهاردانگۀ هزارجریب ساری. و رجوع به ترجمه مازندران و استرآباد رابینو ص 163 و 166 و رجوع به بالا کولا شود
لغت نامه دهخدا
(اُ لُ اُ لُ)
فوج فوج. (فرهنگ رشیدی). گروه گروه و فوج فوج. چه الم بمعنی فوج و گروه باشد. (برهان قاطع) (هفت قلزم) (آنندراج) (از انجمن آرا). فوج در فوج. (فرهنگ سروری) (فرهنگ خطی) (برهان جامع).
لغت نامه دهخدا
(اَ لِ کِ)
از دیه های کلاردشت (از کلارستاق مازندران). رجوع به ترجمه مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 146 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ اُ لُ)
کلمه مرکب است بمعنی دلیر و بزرگ. (غیاث اللغات) (آنندراج). الب الغ. رجوع به الب و الغ شود
لغت نامه دهخدا
(هَِ رَ کَ دَ)
بسیار بالا، در تداول عام، بالاترین قسمت از صدر مجلس: فلان بالابالاها می نشیند،صدر مجلس می گزیند
لغت نامه دهخدا
(بَ)
با قامت فتنه انگیز. که بالایی فتنه انگیز دارد. با بالای بلا و فتنه ساز، بمناسبت فتنه جویی بر معشوق، صفت عاشق آید. از اسماء عاشق است. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
نام آبادیی در کنار رود خانه شاهرود بین لوشان و منجیل بر سر راه قزوین به رشت
لغت نامه دهخدا
تصویری از والا فلا
تصویر والا فلا
وگر نه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الی الان
تصویر الی الان
تاکنون هنوز تابحال تا این دم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الپ الغ
تصویر الپ الغ
ترکی دلیر و بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حالا حالا
تصویر حالا حالا
باین زودی: (حالا حالا این کار تمام نمیشود) یا حالا حالا ها. باین زودی ها: (حالا حالا ها ما کار داریم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالابالا
تصویر بالابالا
بسیار بالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لا لا
تصویر لا لا
خوشحالی کامل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حالا حالا
تصویر حالا حالا
مأخوذ از عربی به معنی به این زودی
فرهنگ فارسی معین
قد و قامت رعنا، بلند بالا
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی سبزی، از توابع نرم آب دوسر ساری، نام مرتعی در کتول
فرهنگ گویش مازندرانی
پرنده ی دریایی، چنگر نوک سرخ
فرهنگ گویش مازندرانی
گاوی که دارای شاخ های باز و بزرگ است
فرهنگ گویش مازندرانی
باز باز، گشاد گشاد، به راه افتادن
فرهنگ گویش مازندرانی
آهسته آهسته، نوعی بازی
فرهنگ گویش مازندرانی
دولا دولا خمیده
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی راه رفتن که پاها از هم باز باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
از روی گمان و تخمین
فرهنگ گویش مازندرانی
دو قطعه چوب کوتاه و بلند مربوط به بازی الک دولک
فرهنگ گویش مازندرانی
حالا حالاها، در این مدت کوتاه، تاکید برانجام نیافتن کاری
فرهنگ گویش مازندرانی
گشاد گشاد راه رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی